سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد |نامه‌های حضرات معصومین (علیهم السلام)- نامه 21 نهج‌البلاغه

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد |نامه‌های حضرات معصومین (علیهم السلام)- نامه 21 نهج‌البلاغه

خانه / علما وسخنرانان / سخنرانی مکتوب علما / سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد |نامه‌های حضرات معصومین (علیهم السلام)- نامه 21 نهج‌البلاغه

«انفاسکم فیه تسبیح» چقدر زیباست، نفس‌هایی که در این ماه می‌کشید ثواب تسبیح به انسان داده می‌شود. «نومکم فیه عباده» انسان استراحت می‌کند، خواب می‌کند اما خداوند ثواب عبادت برای روزه داران می‌نویسد. «عملکم فیه مقبول»، «دعاءکم فیه مستجاب» عمل شما را خداوند می‌پذیرد.

سخنرانی مکتوب حجت الاسلام و المسلمین نظری منفرد |نامه‌های حضرات معصومین (علیهم السلام)- نامه 21 نهج‌البلاغه

برنامه سمت خدا
موضوع برنامه: نامه‌های حضرات معصومین (علیهم السلام)- نامه 21 نهج‌البلاغه
كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين نظری منفرد
تاريخ پخش: 01- 03-97

بسم الله الرحمن الرحیم، و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین.
ای کاش ببینیم همه ماه نهان را *** همراه طلوع تو شروع رمضان را
با تلخی اشک غمت افطار نمودیم *** از مأذنه هر بار شنیدیم اذان را
چندیست که چشمان زمین بی تو ندیده‌ است *** از باد صبا آن نفس مشک فشان را
تلخند زبان‌ها بگذار از تو بگویند *** تا نام تو تغییر دهد طعم دهان را
هرگاه که با تو به مناجات نشستیم *** یکبار هم احساس نکردیم زمان را

شریعتی: سلام می‌کنم به همه بیننده‌های خوب و نازنین‌مان، به همه شنونده‌های عزیز و گرانقدرمان، طاعات و عبادات شما قبول باشد. انشاءالله وقت سحر و افطار، در لحظات ناب مناجات‌تان ما را هم دعا کنید. حاج آقای نظری منفرد سلام علیکم. خیلی خوش آمدید.
حاج آقای نظری منفرد: سلام علیکم و رحمة الله. به همه بینندگان عزیز سلام می‌کنم. امیدوارم همه موفق باشند.
شریعتی: امروز هم منتظر هستیم که یکی از نامه‌های بلند و ناب حضرات معصومین علیهم السلام را از زبان شما بشنویم.
حاج آقای نظری منفرد: بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین.
ماه مبارک رمضان را تبریک می‌گویم، شهر ضیافت و شهری که فرمودند: «انفاسکم فیه تسبیح» چقدر زیباست، نفس‌هایی که در این ماه می‌کشید ثواب تسبیح به انسان داده می‌شود. «نومکم فیه عباده» انسان استراحت می‌کند، خواب می‌کند اما خداوند ثواب عبادت برای روزه داران می‌نویسد. «عملکم فیه مقبول»، «دعاءکم فیه مستجاب» عمل شما را خداوند می‌پذیرد. چون صاحب این ماه است و میزبان است و ما مهمان هستیم. میزبان معمولاً مهمان را تکریم می‌کند. لذا دعا را خدای متعال مستجاب می‌کند. بنابراین فرصت بسیار مغتنمی است و انسان باید از این فرصت‌ها استفاده کند.
نامه‌ای که در این جلسه برای عزیزان بیننده انتخاب کردم به مناسبت اینکه ماه رمضان، ماه امیرالمؤمنین است، شهادت آن بزرگوار در این ماه واقع شده است و کلمات آن بزرگوار کلمات حکیمانه‌ای است که انشاءالله باز هم به این کلمات حکیمانه اشاره خواهیم کرد. نامه‌ی 21 نهج‌البلاغه است، حضرت به یکی از کارگزارانشان چهار دستور دادند، هر چهار دستور امروز از دستورهایی است که مورد نیاز هم کارگزاران و هم توده مردم هست، واقعاً اگر این چهار دستور رعایت شود، برای انسان غنیمت است و خیلی در این شرایطی که ما قرار هست اقتصاد ما اقتصاد مقاومتی باشد و از کالاهای ایرانی همانطور که فرمودند بهره بگیریم، بسیار مهم است این دستوراتی که حضرت فرمودند. دستور اول این است که حضرت به یکی از کارگزارانشان می‌فرماید: «فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً» اسراف را رها کن. واژه اسراف در قرآن مجید آمده است. یک واژه‌ی دیگری نظیر واژه اسراف هست که آن هم در قرآن مجید آمده است. هردو واژه مورد نکوهش وحی است. هر دو واژه ناپسند است، یکی واژه اسراف است، «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ‏» (انعام/141) واژه دیگر واژه تبذیر است. خداوند متعال در سوره مبارکه اسراء به پیامبر می‌فرماید: «وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً» (اسراء/26)، «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِين‏» (اسراء/27)
ابتدا برای بینندگان محترم و عزیزانی که صدای ما را و تصویر ما را دارند این دو واژه را توضیح بدهم، اسراف یعنی چه و تبذیر یعنی چه؟ اسراف زیاده روی است. در همه چیزها زیاده‌روی خوب نیست. حتی در خوردن، «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» (اعراف/31) انسان در آشامیدن و در خوردن هم نبایستی زیاده روی کند. امروز از نظر پزشکی ثابت شده زیاده روی در خوردن برای انسان مضر است. انسان باید در حد اعتدال بخورد. سه نکته پزشکی را از رسول خدا بگویم، فرمودند: اگر این سه نکته بهداشتی را انسان رعایت کند، هیچوقت نیاز به طبیب پیدا نمی‌کند مگر در موارد خاص. فرمودند: «كُلْ وَ أَنْتَ تَشْتَهِي‏» (طب النبي صلی الله علیه و اله وسلم ، ص 19) سر سفره که می‌نشینی و می‌خواهی غذا بخوری، حتماً گرسنه باشی و غذا بخوری. به حالت سیری انسان غذا نخورد. امیرالمؤمنین می‌فرماید: «المعدة بیت کل الداء» (بحارالانوار/ج14) معده خانه هر دردی است. چون غذاهاست که انسان را بیمار می‌کند. «و الحمئة رأس کل الدواء» پرهیز هم سَر هر درمانی است. فرمودند: «وَ أَمْسِكَ وَ أَنْتَ تَشْتَهِي‏» کاملاً سیر نشده از سر سفره برخیز. بگذار یک مقدار معده جا داشته باشد. دستور سوم که پیامبر فرمودند این است که حتماً قبل از آنکه بخواهی استراحت کنی و بخوابی، دستشویی برو که به روده‌ها و معده فشار نیاید. این سه دستور از پیامبر اسلام بود. دستورهای بهداشتی است در مورد خوردن، آشامیدن و اینکه انسان هنگام خواب به دستشویی برود.
اسراف زیاده روی است. انسان در مال زیاده روی نکند. در خوراک زیاده روی نکند. در برنامه‌های زندگی هم زیاده روی نکند. برخی از افراد تمام وقتشان را برای کار می‌گذارند، این زیاده روی و افراط است. برخی از افراد تمام وقتشان را برای کار نکردن و استراحت می‌گذارند. این هم خوب نیست. اسلام نظامی دارد، در جلسات گذشته مدیریت عمر را خدمت بینندگان عرض کردیم که انسان باید عمر را مدیریت کند. اگر مدیریت نکرد گرفتار اسراف می‌شود. در بعضی از قسمت‌ها زیاده روی می‌کند و در بعضی قسمت‌ها وقت کم می‌آورد. اسراف در مال خوب نیست. در وقت اسراف کردن خوب نیست. انسان در عمر نباید اسراف کند. انسان در خوردن نباید اسراف کند.
«فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً» مقتصد یعنی میانه رو باش. نه افراط و نه تفریط! در عبارتی که حضرت در خطبه متقین دارند، وقتی متقین را توصیف می‌کنند، به حضرت عرض کرد: متقین را برای من توصیف کن. حضرت فرمودند: «مَنْطِقُهُمُ‏ الصَّوَابُ‏» (نهج‏البلاغه، خطبه 193) سخن که بگویند، سخن درست که با واقع تطبیق می‌کند، می‌گویند. صواب یعنی چیزی که به واقع اصابت می‌کند. «وَ مَلْبَسُهُمُ‏ الاقْتِصَادُ» (نهج‏البلاغه، خطبه 193) لباس اقتصاد به تن می‌کنند. نه لباس خیلی گران قیمت، نه لباس ارزان قیمت، آنچه در شأن اوست بپوشد. شاید منظور حضرت از «وَ مَلْبَسُهُمُ‏ الاقْتِصَادُ» یعنی اصلاً به زندگی لباس اقتصاد بپوشد. مشی او مشی اقتصادی باشد. پس اسراف زیاده روی است که در آن آیه هم «كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا» معنایش همین است که انسان در خوردن زیاده روی نکند.
اما واژه تبذیر، واژه تبذیر ضایع کردن مال است. فرض کنید انسان یکوقت زیاد غذا می‌خورد، این اسراف است. یک وقت غذا را دور می‌ریزد. نه خودش می‌خورد و نه به حیوانات می‌دهد. ضایع کردن، فرض کنید انسان نصف قلمی که مانده است را دور بریزد. می‌شود از این بهره گرفت و استفاده کرد. یا یک میوه‌ای را انسان بخورد و باقی را دور بریزد. در روایتی دارد که امام صادق علیه السلام وارد منزل می‌شدند، توسط یکی از اعضای منزلشان یک سیبی را که گاز زده بودند، مقدارش را خورده بودند، از منزل بیرون انداختند. حضرت آمدند سیب را برداشتند و داخل منزل بردند و شستند و فرمودند: چرا این را بیرون انداختید؟ نصف این خورده شده و باقی‌اش مانده است. این ضایع کردن است. یا فرض کنید در محیط دانش آموزی، نوجوانان یا دانشجویان یا اساتید، همه و همه گاهی روی یک کاغذی می‌نویسند و باقی را دور می‌اندازند. ما برای اقتصاد مقاومتی باید رعایت همه این امور را بکنیم. اگر رعایت بکنیم، می‌توانیم روی پای خودمان بایستیم.
شریعتی: نقل شده که امام(ره) بخشی از اشعارشان را در حاشیه روزنامه‌ها می‌نوشتند. یعنی از آن فضا هم استفاده می‌کردند.
حاج آقای نظری منفرد: من شنیدم که امام(ره) آب را که می‌خواستند میل کنند، باقیمانده آب را دور نمی‌ریختند. نگه می‌داشتند و دوباره از آن آب میل می‌کردند. این خیلی مهم است. فرض کنید یک نفر اگر این امور را رعایت کند، مجموعه ما اگر رعایت کنیم، روی هم چقدر اینها زیاد می‌شود. اگر بنده فکر کنم که روی کاغذی دو سطر بنویسم و باقی را رها کنم، چه می‌شود، چه اشکالی دارد، این درست نیست! اگر جمعی این کار را بکنند خیلی زیاد می‌شود. مخاطب امام در نامه 21 یکی از کارگزارانشان هست. کارگزاران ما هم باید رعایت کنند. رعایت کنند در دوائر، نهادها، کاغذ بی‌خودی مصرف نکنند، قلم را همینطور، برق را همینطور، سرمایش و گرمایش همینطور، باید اهمیت داد. اینها برای بیت المال است. وقتی امام به یک کارگزار می‌فرماید: «فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً» مخاطب کارگزار است. همه مردم موظف هستند و مسئول هستند که به این امر توجه کنند و در زندگی رعایت کنند. این یک دستور است. پس اسراف و تبذیر هردو از نظر قرآن و روایات مورد نکوهش هست، حضرت اینجا به یکی از کارگزارانشان می‌فرمایند: «فَدَعِ الْإِسْرَافَ مُقْتَصِداً»
دستور دومی که حضرت به این کارگزار می‌دهند این است. می‌فرمایند: «وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً» امروز به فکر فردا باش. باز این امر هم شامل کارگزاران می‌شود و هم شامل مردم می‌شود. کارگزاران ما، مسئولین کشوری ما، آنها باید امروز به فکر فردا باشند. یعنی باید در مورد کشور برنامه ریزی کنند. تدبیر کنند،«وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً» معنایش همین است. انسان باید تدبیر کند. حالا این تدبیر دو سویه است. یک سوی این تدبیر معاد انسان است. در قرآن از آن تعبیر به غد شده است. در سوره مبارکه حشر است «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» (حشر/18) از قیامت تعبیر به غد شده است، یعنی فردا! اما از آنجایی که اسلام دینی است که هم دنیای انسان‌ها را اگر به آن عمل کنند، آباد شود و هم آخرت آنها را. «وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً» مربوط به دنیا نیست. هم مربوط به دنیا است و هم مربوط به آخرت است. شاهدی از روایت ذکر کنم. در روایات هست که «لَيْسَ‏ مِنَّا مَنْ‏ تَرَكَ‏ دُنْيَاهُ لآِخِرَتِهِ وَ لَا آخِرَتَهُ لِدُنْيَاهُ» (الفقيه/ج3/ ص156) از ما نیست کسی که دنیا را برای آخرت ترک کند، کاری به کار دنیا نداشته باشد. از ما نیست کسی هم که دائم فکر دنیا باشد. یعنی باید انسان بین دنیا و آخرت جمع کند.
در حدیث دیگری داریم «کن فی الدنیا کَأنَّک تعیش ابداً و کن للآخره کَأنَّک تموتُ غداً» برای دنیا به گونه‌ای باش که می‌خواهی همیشه در دنیا زندگی کنی، یعنی برنامه ریزی کن و برای آخرت هم به گونه‌ای باش که گویی فردا می‌خواهی از این دنیا عبور کنی. مجموعه این روایات که زیباست به ما این پیام را می‌دهد که ما هم دنیا را داشته باشیم، هم آخرت را. قرآن مجید هم در این راستا می‌فرماید: «رَبَّنا آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَة» (بقره/201) در آیه آخر سوره مبارکه قصص می‌فرماید: «وَ ابْتَغِ فِيما آتاكَ‏ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ» از آنچه خدا به تو داده برای آخرت صرف کن، «وَ لا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيا» (قصص/77) بهره‌ی خودت از دنیا را فراموش نکن. در سوره مبارکه قصص اواخر سوره هست. بنابراین انسان بایستی به فکر فردا باشد. به فکر فردای دنیایش هم باشد. ما به فکر فردای دنیا هستیم، مال می‌اندوزیم برای فردا اما برای کل زندگی باید برنامه‌ریزی کرد. برای سلامتی برنامه ریزی کند، برای فرزندان برنامه‌ریزی کند. برای علم خودش برنامه‌ریزی کند. سعی کند فرزندان را درست تربیت کند برای فردا جامعه، اینها امانت‌های الهی در اختیار ما هستند. تمام این مسائل تحت عنوان«وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً» قرار می‌گیرد. بنابراین دستور العمل دوم این است که «وَ اذْكُرْ فِي الْيَوْمِ غَداً» و این دستورالعمل واقعاً از دستورالعمل‌های کلیدی و مهم در زندگی انسان است. برای اینکه کسی تصور نکند فرمایشات ائمه و معصومین برای زمانی بوده و آن زمان منقضی شده و تمام شده و گذشته و این زمان، زمان دیگری است. این جمله یک جمله زنده و به روز برای دیروز جامعه و امروز جامعه و فردای جامعه است و برای تک تک افراد مورد نیاز است.
حضرت می‌فرماید: «وَ أَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ» سعی کن به اندازه نیازت مال نگه داری. این هم دستورالعمل عقلایی و درستی است. چون من یک نیازهایی دارم. من به اندازه نیازم باید اندوخته کنم. اگر به اندازه نیازم اندوخته نکردم و مازاد بر نیازم اندوختم در حقیقت من خازن هستم و انباردار برای دیگران هستم. امام حسن مجتبی علیه السلام که نیمه ماه رمضان روز ولادتشان هست، به یکی از اصحابشان می‌فرمایند: «و اعلم‏ انّك‏ لا تكسب من المال شيئاً فوق قوتك الا كنت فيه خازن لغيرك» تو بیشتر از نیازت مال اندوخته نمی‌کنی مگر اینکه انباردار دیگران هستی و برای دیگران خزینه می‌کنی. یک مقداری لازم است که انسان برای فرزندانش، برای خانواده‌اش اندوخته کند اما برخی خودشان هم نمی‌دانند این مالی که اندوخته‌اند برای چیست.
امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: این مالی که برخی می‌اندوزند و مورد نیاز آنها نیست و از دنیا می‌روند، اگر از راه حلال تحصیل کرده باشند باید پاسخگو باشند. چون در قیامت از مال دو گونه سؤال می‌شود. «من أین اکتسبه و فیما انفقه» (فضایل الشیعه/ص7) از کجا آوردی و کجا هزینه کردی؟ چون اگر انسان در حرام هزینه کرده باشد باید پاسخگو باشد. می‌فرماید: کسانی که بیشتر از نیازشان مال اندوزی می‌کنند، اگر از راه حلال تحصیل کرده باشند و به دست آورده باشند باید جوابگو باشند و اگر از راه حرام این مال را به دست آورده باشند و اندوخته باشند و گذاشته باشند و رفته باشند، پاسخش را باید اینها بدهند که اندوختند و لذتش را دیگران می‌برند. بنابراین اینکه حضرت به کارگزار می‌فرماید: یکوقت در اموال مردم طمع نکنی، بیت المال در اختیار توست. تو یک حق و حقوقی داری. «وَ أَمْسِكْ مِنَ الْمَالِ بِقَدْرِ ضَرُورَتِكَ» به اندازه نیازت مال اندوزی کن.
دستور چهارم «وَ قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِكَ» روزی تو نیاز به این مال داری. «قَدِّمِ الفَضل» فضل یعنی زیادی، آن زیادی را برای روز نیازت قرار بده. در سوره مبارکه ابراهیم یک آیه هست که خداوند متعال به پیامبر می‌فرماید: «قُلْ لِعِبادِيَ‏ الَّذِينَ‏ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ» (ابراهیم/31) به بندگان مؤمن من بگو نماز را به پا دارند و از اموالشان انفاق کنند در نهان و آشکار، در سر و علن، قبل از آنکه روزی فرا برسد، دیگر آن روز، روز تعامل نیست. خدایا من مال دنیایم را می‌دهم و تو از من بگذر. روز دوستی هم نیست. دیگر دوستی و مودت به درد نمی‌خورد. ماه مبارک رمضان ماه انفاق است. کسانی که می‌توانند از مالشان، امکاناتی که خدا به آنها داده، به نیازمندان جامعه بدهند، در یک خطبه‌ای وجود مقدس پیغمبر اکرم که در آخر ماه شعبان و روزهای آخر ماه شعبان ایراد کردند، می‌فرمایند: انفاق کنید ولو به یک دانه خرما، یک تکه از خرما! یعنی انسان نباید در انفاق کوتاهی کند، باید اهل سخاوت باشد. ولو به مقدار کم، یک کسی ندارد خیلی انفاق کند. آن مقداری که می‌تواند انفاق کند.
شریعتی: خیلی نکات خوبی را شنیدیم در ذیل نامه 21 نهج‌البلاغه که نامه حضرت به یکی از کارگزارانش بود. نامه‌ای که به روز است و انگار همین امروز حضرت این نامه را برای ما نوشتند که یک جامعه رو به پیشرفت داشته باشیم، یک جامعه‌ای که این مشکلات درونش نباشد و حرکت کنیم و به آنجایی برسیم که باید برسیم. امروز صفحه 327 قرآن کریم، آیات 58 تا 72 سوره مبارکه انبیاء را تلاوت خواهیم کرد.
«فَجَعَلَهُمْ جُذاذاً إِلَّا كَبِيراً لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ «58» قالُوا مَنْ فَعَلَ هذا بِآلِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ «59» قالُوا سَمِعْنا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ «60» قالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلى‏ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ «61» قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِيمُ «62» قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ «63» فَرَجَعُوا إِلى‏ أَنْفُسِهِمْ فَقالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ «64» ثُمَّ نُكِسُوا عَلى‏ رُؤُسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هؤُلاءِ يَنْطِقُونَ «65» قالَ أَ فَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا يَنْفَعُكُمْ شَيْئاً وَ لا يَضُرُّكُمْ «66» أُفٍّ لَكُمْ وَ لِما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «67» قالُوا حَرِّقُوهُ وَ انْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فاعِلِينَ «68» قُلْنا يا نارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاماً عَلى‏ إِبْراهِيمَ «69» وَ أَرادُوا بِهِ كَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَخْسَرِينَ «70» وَ نَجَّيْناهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بارَكْنا فِيها لِلْعالَمِينَ «71» وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ نافِلَةً وَ كُلًّا جَعَلْنا صالِحِينَ «72»
ترجمه: پس (سرانجام، ابراهيم در يك فرصت مناسب) همه آنها، جز بزرگشان را كاملًا خرد كرد تا شايد آنها به سراغ آن بيايند (و وجدان‏هاى خفته‏ى آنها بيدار شود). گفتند: چه كسى با خدايان ما اين چنين كرده؟ قطعاً او از ستمكاران است. گفتند: شنيده‏ايم جوانى كه به او ابراهيم مى‏گويند، بت‏ها را (به بدى) ياد مى‏كرد. (بزرگان قوم) گفتند: پس او را در پيش چشم مردم بياوريد تا آنها (بر مجرم بودن او) گواهى دهند. گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با خدايان ما اين چنين كرده‏اى؟ (ابراهيم) گفت: بلكه اين بزرگشان آن را انجام داده است. پس از خودشان بپرسيد اگر سخن مى‏گويند!! پس به (وجدان‏هاى) خود بازگشتند، پس (به يكديگر يا به خويش) گفتند: هر آينه شما خودتان ستمگر و ظالميد. سپس سرهايشان را به زير انداختند (و با شرمندگى گفتند: اى ابراهيم!) براستى تو خود مى‏دانى كه اينها (حرف نمى‏زنند و) اهل‏سخن گفتن نيستند. (ابراهيم) گفت: پس آيا شما بجاى خداوند چيزى را مى‏پرستيد كه هيچ سودى براى شما ندارد و هيچ زيانى به شما نمى‏رساند؟! اف بر شما و بر هر چه كه غير از خدا پرستش مى‏كنيد، آيا نمى‏انديشيد؟! (امّا مشركان لجوج و متعصّب) گفتند: اگر مى‏خواهيد كارى انجام دهيد! او را بسوزانيد و خدايانتان را يارى كنيد. (و سرانجام آتشى فراهم آورده و ابراهيم را به درون آن انداختند، امّا ما) گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و سلامت باش. و (اگر چه) آنان براى او (تدبير بد و) كيدى را اراده كردند، ولى ما آنها را از زيانكارترين (مردم) قرار داديم. و ما، او (ابراهيم) ولوط را (از شرّ كافران) به سرزمينى كه در آنجا براى همه جهانيان بركت نهاديم، نجات داديم. وبه او (ابراهيم) اسحاق و يعقوب را به عنوان نعمتى افزون بخشيديم و همه را از صالحان قرار داديم.
شریعتی:
رمضان است رفیقان همه بیدار شویم *** همه بیدار در این فرصت سرشار شویم
نماز و روزه‌های شما قبول باشد. انشاءالله این مهمانی برای همه پر خیر و برکت باشد. فایل‌های صوتی و متنی برنامه را می‌توانید هم در کانال ما در پیام رسان داخلی دنبال کنید و هم در سایت برنامه قرار دارد. اشاره قرآنی امروز را بشنویم و قرار هست امروز از شخصیت بزرگ، حکیم عارف و فیلسوف و مفسر بزرگ ملاصدرای شیرازی برای ما بگویند.
حاج آقای نظری منفرد: این آیاتی که تلاوت شد، یک نکته مهمی در این آیات هست، اینکه انبیاء برای بیدار کردن خردهای مردم از شیوه‌های مختلفی استفاده می‌کردند. چون اساساً فلسفه بعثت آنطور که امیرالمؤمنین علیه السلام در یکی از خطبه‌های نهج‌البلاغه فرمودند برای بیدار کردن عقل‌های دفن شده است. «يُثِيرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ‏ الْعُقُولِ‏» (نهج‏البلاغه، خطبه 1)     عقل دفن شده را بیرون بیاور. حضرت ابراهیم(س) در آیاتی که تلاوت شد همین کار را کرد. آمد بت‌ها را شکست. بعد وسیله‌ای که به وسیله آن بت‌ها را شکسته بود، روی گردن بت بزرگ گذاشت. مردم آمدند دیدند بت‌ها شکسته شده و فقط بت بزرگ سالم است و وسیله خرد کردن بت‌ها هم به گردن بت بزرگ است. گفتند: چه کسی این کار را با خدایان ما کرده است؟ گفتند: «فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقالُ لَهُ إِبْراهِيمُ» یک جوانی که نامش ابراهیم است. گفتند: او را بیاورید تنبیه کنیم. حضرت ابراهیم را آوردند «قالُوا أَ أَنْتَ فَعَلْتَ هذا بِآلِهَتِنا يا إِبْراهِیم» تو با بت‌های ما چنین کردی؟ حضرت ابراهیم اینطور فرمود: «قالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا فَسْئَلُوهُمْ إِنْ كانُوا يَنْطِقُونَ» بزرگ آنها این کار را کرده اگر می‌توانند سخن بگویند! یعنی بزرگ آنها کرده را مقید     کردند به قیدی که آن قید محقق نمی‌شود. این باعث شد آن خرد خفته آنها بیدار شد. در آیه شریفه دارد اینها سرهایشان را زیر انداختند و گفتند: بت‌ها حرف نمی‌زنند. ابراهیم با این کار عقل خفته‌ی آنها را بیدار کرد. یک موجودی که نمی‌تواند حرف بزند. شما چطور آن موجود را معبود قرار دادید و می‌پرستید. انسان باید خدایی را بپرستد که مدبر و مالک و حیّ لا یموت است. سمیع و بصیر است. حضرت ابراهیم با عملش خرد خفته آنها را بیدار کرد و این شیوه بسیار جالبی در تبلیغ است. گاهی تبلیغ، تبلیغ گفتاری است. انسان با حرف صحبت کند. گاهی تبلیغ، تبلیغ عملی است. شاید تأثیر آن تبلیغ عملی از تبلیغ گفتاری بیشتر باشد. این آیات متضمن این امر است.
شریعتی:
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن *** خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
در این ماه ضیافت برای آمدن حضرت و تعجیل در فرجش دعا کنیم. این هفته قرار شد از شخصیت بزرگ ملاصدرا بشنویم، شنیدن از این شخصیت از زبان شما خالی از لطف نیست.
حاج آقای نظری منفرد: ایشان از علمای قرن دهم و یازدهم است. ایشان متولد شیراز است اما مهاجرت به قم کرده است. دنبال یک خلوتی بوده که بتواند دانشی که آموخته است را بنویسد و کتابت بکند. به قم آمد و در قم هم مسکن اختیار نکرد و به کهک قم رفت. الآن منزل ملاصدرا در کهک هست. سی سال در کهک اقامت گزید. خانه تاریخی ایشان هست و از بناهای تاریخی زیبایی هست. ایشان در مقدمه کتاب اسفار نوشته است که در این سی سال، کتاب اسفار را که نه جلد هست و فلسفه و حکمت هست، آنجا این کتاب را نوشته است. بخش اول و دوم این کتاب الهیات الاعم، سوم و چهارمش جواهر و اعراض است و پنجم و ششم نفس است تا نهم که بحث معاد است. امروز این کتاب، جزء کتاب‌های درسی حوزه است. جلد سوم حرکت است. ابتکاراتی که ایشان دارد یکی بحث اصالت الوجود است که برخی از حکماء قائل به اصالت ماهیت بودند. یکی هم بحث حرکت جوهری است که از ابداعات ایشان است.
ایشان گاهی معضلات علمی و پیچیدگی‌هایی که در مسائل فلسفی بوده را وادار به توسلات می‌کرد و از کهک حرکت می‌کرد و به قم می‌آمد. مسافت زیاد بود و آن روز هم وسایل نقلیه مثل امروز نبود. با حیوانات سفر می‌کردند یا پیاده می‌آمدند. به حرم حضرت معصومه مشرف می‌شده و متوسل به بی بی می‌شده و آن مشکل علمی برای ایشان و معضل علمی حل می‌شده و برمی‌گشته است. در حالات ایشان این امر آمده است. ایشان صاحب تألیفات فراوانی هست. بر اصول کافی هم شرح نوشته است. ایشان کتاب‌های دیگری هم دارد ولی عمده کتاب ایشان الاسفار الاربعه هست. اسفار به معنی کتاب است، یک معنایش هم به معنی سفر است، جا به جا شدن و مسافرت که ظاهراً به معنی دوم شاید باشد. چون سفر از خلق به حق، و از حق به خلق، سفرهای چهارگانه است.
شریعتی: هر روز قرار گذاشتیم یک مسأله فقهی و شرعی را از زبان کارشناسان بشنویم، این مسأله را بفرمایند و حسن ختام فرمایشات شما را بشنویم.
حاج آقای نظری منفرد: در رابطه با روزه‌ای که شخص مسافرت می‌کند در ماه مبارک رمضان، اگر ده روز در یک جا اقامت کند باید روزه بگیرد و نمازش را تمام بخواند. اما مقصود از این ده روز شب اول و شب آخر داخل نیست. از صبح روز اول اگر سحر باشد تا غروب روز دهم کافی است. اما اگر وسط روز وارد شد، این را تلفیق می‌گویند. باید حساب کند، اگر ده صبح وارد شد می‌تواند قصد روزه بکند، آن روز حساب است. می‌ماند تا روز یازدهم تا ده صبح می‌تواند آنجا بماند. این را تلفیق می‌گویند. برای اینکه روزه آن روز خراب نشود صبر می‌کند ظهر که شد از آنجا بیرون بیاید. آنوقت روزه‌هایش درست است. باید قصد ده روز کنند. روز ملاک است، شب اول و شب آخر ملاک نیست. از روز اول تا پایان غروب روز دهم، اگر خواست اضافه بماند باید روزه بگیرد و نمازش را هم کامل بخواند ولی اگر وسط روز یا قبل از ظهر وارد شد، باید بماند تا ده صبح روز یازدهم!
در پایان نامه 21 نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین علیه السلام به یک نکته‌ای که مهم است در زندگی اشاره می‌کند. ما گاهی امیدهای نابه‌جا و بی‌جا داریم. امید را انسان باید سعی کند در جایی داشته باشد که امکان داشته باشد. گاهی ما یک خواسته‌هایی داریم نا ممکن است. مثلاً کسی می‌گوید: خدایا از تو می‌خواهم همیشه در دنیا بمانم. سنت الهی است که «كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت‏» این امید، امید نا به جایی است. امام علیه السلام در ذیل این نامه اشاره به این نکته می‌فرمایند. «اترجو ان یعطیک الله اجر المتواضعین و انت عنده من المتکبرین» تو امید داری خدا مزد و اجر متواضعین را به تو بدهد در حالی که تو از متکبرین هستی. «و تطمع و انت متمرع فی النعیم، تمنعه الضعیف والارمله ان یوجب لک ثواب المتصدقین» تو طمع داری و می‌خواهی در نعمت‌ها غوطه‌ور باشی، این همه نعمت داری و به ضعفا و نیازمندان نمی‌رسی. کمک به آنها نمی‌کنی. ارمله به خانواده‌های بی سرپرست می‌گویند. به آنها نمی‌رسی و آنوقت انتظار داری خداوند متعال پاداش متصدقین را به تو بدهد. این یک امید بی جایی است. امید باید در جای خودش باشد. بعد می‌فرمایند: «و انما المرء مجزی بما اَسلف» انسان جزا داده می‌شود به کارهایی که کرده است. «و قادم علی ما قدم» به این کارگزار می‌فرماید: تو در روز قیامت به همان چیزهایی وارد می‌شوی که در دنیا انجام دادی. اشاره به آیه شریفه «وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ» (بقره/110) دارد. هرچه انسان انجام داده نزد خدا محفوظ است. «والسلام»!
شریعتی: نکات خیلی خوبی را شنیدیم. دعا بفرمایید و آمین بگوییم.
حاج آقای نظری منفرد: اللهم صل علی محمد و آل محمد. خدایا ما را از صائمین و قائمین در این ماه قرار بده. خدایا ما را جزء انفاق کنندگان در این ماه به ضعفا قرار بده. خدایا دعاهای ما را در این ماه مقبول قرار بده. خدایا شایستگی و لیاقت اینکه ما در این ماه ضیافت سر سفره و مائده تو بنشینیم، از آن افراد قرار بده. امنیت را بر ما مستدام بدار. برای جوان‌های ما وسیله کسب و کار و ازدواج فراهم بفرما.
شریعتی: در لحظه‌های ناب سحر و افطار ما را هم دعا کنید.
«والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین»

پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام

برای دریافت فایل صوتی سخنرانی اینجا کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *