خاطرات دفاع مقدس| نقشه شوم ضد انقلاب که ناکام ماند

خانه / مطالب و رویدادها / خاطرات دفاع مقدس| نقشه شوم ضد انقلاب که ناکام ماند

ضدانقلاب نگهبان‌ها را فریب داد و با خود برد. قصدشان این بود که بیایند بچه‌ها را در خواب بکشند. خوشبختانه به نقشه‌ شوم‌شان نرسیدند.

به نقل از خبرگزاری دفاع پرس؛ کتاب «یک نکته از هزاران» مشتمل بر خاطرات جمعی از سرداران و رزمندگان دفاع مقدس در غرب کشور است که توسط اداره‌ کل حفظ آثار و نشر ارش‌های دفاع مقدس استان کرمانشاه جمع آوری و تدوین شده است.

خاطره زیر برگرفته از این مجموعه و از خاطرات «ایرج مرادی» از پیشکسوتان دفاع مقدس استان کرمانشاه است.

اواخر سال ۱۳۶۰ در قلعه‌ای خدمت می‌کردیم. برای امنیت بیشتر، بچه‌ها ۲ نفره پست می‌دادند. یک شب حدود ساعت ۳:۳۰ از خواب بیدار شدم و رفتم تا سری به بچه‌های نگهبانی بزنم. دیدم هیچ‌کس توی سنگر نیست. سریع برگشتم و همه را بیدار کردم و دستور آماده‌باش دادم.

بعداً فهمیدم ضدّانقلاب آن‌ها را فریب داده و با خود برده است. قصدشان این بود که بیایند بچه‌ها را در خواب بکشند. خوشبختانه به نقشه‌ شوم‌شان نرسیدند و مدتی بعد آن ۲ نفر به دامان انقلاب برگشتند و از کرده‌ خود پشیمان شدند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *